فاز منفی

فاز منفی

فاز منفی

فاز منفی

دلنوشته های کوتاه

پیوندها
  • ۰
  • ۰

متاسفم که خودم را باختم

برای خودم متاسفم که مسیر را درست پیدا نکردم و زندگی را باختم دیگر به کسی و چیزی امیدی ندارم . برای زندگی کردن در این دنیا نمی شود بیشتر از این تقلا کرد باید زندگی خودش سراغت بیاد وگرنه دویدن دنبال زندگی آخرش به مرگ روح و روان منجر می شود . خیلی متاسفم که خواننده این مطالب رو هم ناامید و ناراحت می کنم خب دیگه حرف های دلم بود بعضی فکر میکنم که وجود من نیاز نیست و چیزی شبیه مرگ یا خودکشی را دلم می خواد ولی چون وابستگی هایی که بین من و خانواده وجود داره خیلی ناراحتم میکند . نوجوانی و جوانی را تباه کردم و الان دنبال فرصت می گردم و این اصلا کار عقلانه ای نیست . بیشتر اوقات دوست دارم گریه کنم بعضی وقت ها  میرم یه جای پرت و بلند بلند گریه میکنم آنقد گریه می کنم که نمی فهم کجا هستم کی هستم چرا هستم و باید چیکار کنم ...روز است یا شب ؟ و اینکه چرا باز اینطوری شدم .

نمی دانم چرا ؟

  • wind soil
  • ۰
  • ۱

چرا بیخود شدم

نمی دانم چرا امروز حس و حال ندارم در حالت کلی حس و حالی برای یه زندگی خوب ندارم . نمی دانم شاید خسته ام همین . واگر استراحت کنم خوب شوم ولی مدتی هست که دیگر خنده صورتم را ترک کرده و هر جا که خنده ای بر صورتم هست یا از روی اجبار هست یا برای اینکه توو جمع باشم و درونم اصلم نمی خنده و خوشحال نیست. نمی دانم چه بلایی داره سرم میاد بیشتر احساس می کنم هر روز تنها و تنهاتر میشم و حوصله اطرافیان رو ندارم در حالی که اونا می خوان بیشتر به من نزدیکتر بشن و گپ و گفت گو داشته باشیم . نمی دانم چیکار کنم خودم هم اصلا دوست ندارم این شکلی باشم ، یه چیزی که فعلا سرپا نگه داشته منو باشگاه رفتن هست اگر اونم نبود دیگه داغونه داغون . حالم از خودم بهم می خورد

  • wind soil
  • ۰
  • ۱

فعلا صبورم

فعلا صبورم

دیروز جمعه 11 ابان 97 خیلی دلم تنگ شده بود و دلگیر بودم و به تبعیضی که طبیعت در بین انسان ها هست فکر میکردم و خیلی دلخور بودم . اونقد حالم بد بود که آخرین راه چاره واسم نماز بود فقط همین ، اونم واسه اینکه دق و دلم رو خالی کنم چون بعضی مواقع فک میکنم که اصلا طاعت من نه نیاز خداست و نه اینکه زیاد به درد خودم می خوره چون که درست و حسابی نشناختمش و فقط تووو مواقعی که بهش نیاز دارم به سمتش میرم و خیلی از خودم ناراحت هستم . جمعه حسابی حالم گرفته شده بود بیشتر دوستام کاراشون رو غلطک افتاد ولی من نمیدونم کجای مسیر رو اشتباه رفتم از همشون هم باعرضه بودم اون وقتی که من دستم به دهنم می رسید ( البته الان هم میرسه) اونا وجدانا چیزی نداشتن ولی حالا قضیه داره کم کمک بر میگرده و من شدم تقریبا یه خونه نشین و اونا شدن مفید برای جامعه ...حالم خیلی بد بود شاید اگه نماز و قرآن و خدا نبود مطمنا راه دیگه ای رو انتخاب میکردم ولی فعلا صبر رو انتخاب کردم و به خودم گفتم تنها کسی که به توو کمک می کند فقط خودتی و دیگر هیچ و حالت اگه بده هیشکی سراغت نمیاد و حتی خداوند هم اشکت رو پاک نمیکنه و خودت باید پاک کنی واسه همین یکم به خودم روحیه دادم و شروع کردم به کارهای عادی و روزمره .


  • wind soil
  • ۱
  • ۰

شناخت خود

شناخت خود

چندین سال هست که در این جهان زندگی می کنم بیشترین انرژی را در حوزه تفکر از دست دادم و آخر سر نفهمیدم که کجا هستم ، قابلیت این جهان همان عمر محدود هست و بیشتر از آن ظرفیت ندارد . هر چقد دنبال معنا و مفهوم گشتم بیشتر آواره شدم ذهنم خودش را گم کرد و من ترسیدم و بازگشتم از آن نقطه ی کور،  چندین بار سعی کردم ولی مغزم توانایی و تحمل نداشت و مرا به سوی تاریکی برد و ترس و اضطراب در وجودم انداخت که فکر فهمیدن جهان هستی را از سرم بیرون کرد . شاید فقط همین بس است که باور کنیم خالق ما همان الله هست و ما نمی توانیم درک درست و حسابی نسبت به کارهایی ایشان داشته باشیم .

من هم دیگر مثل سایر افراد هدف زندگی را فقط در مادیات و سرمایه داری می بینیم و چاره ای جز این نیست که زندگی را همینطور به پایان برسانم و بمیرم و بدون هیچ برداشتی از عالم هستی . آنقد فکر می کنم که ضربان قلبم بیشتر می شود و به خودم می گویم خودت را کنترل کن و خودت باش و زندگی را سخت نگیر و فکر نکن و همین جمله ها باعث می شود بارانی در وجودم ایجاد شود . بعضی اوقات از خودم می پرسم

--------------------------------------

آیا آمده ام که مثل سایر موجودات زنده تولید مثل کنم و برای جامعه کارگری کنند و در کنار خانواده بخورم و زندگی کنم و آیا هدف این هست ؟

----------------------------------------

چرا نباید فکر کنم و تمام قابلیت های ذهن را درهم بشکنم و خودم را از قید و بند محدودیات برهانم و برای یکبار هم که شده به خدا بگویم " آیا سجده من به دردت خورد ؟ " سجده من تو را خوشحال می کند یا نه ؟ و آیا خدای عزیز تو به این چیزها اهمیت می دهی یا کارهای مهم تر دیگری داری ؟

----------------------------------

///// تو هستی و من نیستم  تو کلِ منی و من جزء توام

مرا یارای مقابله با تو نیست هرچه بنویسم همه از سرِ کنجکاوی هست .

ای چراغ روشنایی بخش عالم ای گرمابخش قلب های تپنده موجودات زنده و غیر زنده همه در سیطره توو هستیم و ذره ذره وجود ما در توو گم شده ، حضورمان در پیش او هست و نمی توانیم درک درستی از او داشته باشیم چون او تمام وجودمان را از بدو تولد فراگرفته و نمی توانیم چیزی فراتر از چیزی که او می خواهد ببینیم ....

  • wind soil
  • ۱
  • ۰

همه ما یکی هستیم

تمامی انسان ها به طرز عجیبی پول دوست شده اند همه به فکر خانواده خود هستند ، وضعیت عجیبی ست ، طوفانی آمده همه را سردرگم کرده تلاطم عجیبی گرفته اند انسان ها همچون گرگی که بوی خون را حس می کند همه بو می کشند هوا را فراموش کرده اند و آسمان را سرخی بی اعتمادی و بی وجدانی فراگرفته ، هیچ کس نه بهشت را می شناسد و نه به جهنم اعتقادی دارد ! همه در آتشی می سوزیم که خودمان تهیه کرده ایم هیچ کس حواسش نیست همه سرمست و گیج شده اند عجب آشفته بازاری شده ...سکه 1 میلیونی حالا 4.5 میلیون دلار 3000 تومنی حالا 15000 تومن همه خشمگین هستن نوعی روانپریشی در جامعه حاکم هست هیچ کس تحمل و اعصاب همدیگر رو نداره کسی برای هم کاری نمیکند افراد مومن کم شده تقابل عجیبی بین مسلمان بودن و لائیک بودن درافتاده نسل جدید دیگر به چیزی قائل نیستن و بیشتر هوا و هوس و خوشگذرونی را ترجیح می دهند . هیچ کس دیگر به کسی توصیه به امر به معروف و نهی از منکر و ادب و اخلاق و مومن بودن نمیکند چون با جواب تند و سربالایی مواجه می شود . دوران جدیدی از بابت اعتقادی در راه ایران هست ...هوشیار باشیم که نگیریم این بیماری را ...ایام عزاداری هست و بازار پر است از انسان هایی که بیشتر برای نگاه کردن و لذت بردن از هم دور هم جمع شده اند ، زندگی شرافت مندانه در اینجا به پایان خود نزدیک هست و کسی اگر در شهر بخواهد دنبال روزیِ حلال باشد باید پیش خدا برود وگرنه اینجا بیشتر افراد ترجیح می دهند سرکیسه کنند و در دروغ گویی از هم سبقت میگیرند ...دوستی ها پایدار نیست ، حیا از بین رفته ، احترام دیگر وجود ندارد و گفتگو و ارتباط بیشتر بر سرمنافع اشخاص هست ، جامعه ما دارد به انفجار بی فرهنگی خود نزدیک می شود  و عواقب این رفتارها همه انسان ها را هدف قرار داده است . کاش سرزمینم فقط 5 میلیون نفر انسان داشت و فارغ از دین و مذهب و فرهنگ و رنگ پوست و لهجه با همدیگر مهربان بودند و در یک جامعه همدیگر را درک می کردند.

  • wind soil
  • ۰
  • ۰

  برنامه ریزی ناتمام

سنم که 23 سال بود در اوج هیجان و آینده نگری و تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده بودم و خیلی امیدوار ، این مطالب رو که می نویسم در بین یادداشت هایم از سال 89 نیگاهم خورد و دلتنگ شدم . در بین یاداشتهایم خیلی کامل برنامه ریزی کرده بود ، چارت کشیده بودم و کاملا برنامه هایم رو تشریح کرده بودم ..برای هر کدام از اهدافم یک دایره بزرگ کشیده بودم و چزئیات هدفهایم رو در کنار آن نوشته بودم و زیر نوشته بودم که 7 سال بعد اینها را ارزیابی می کنم و بعضی ها ش رو که کمی رسیده بودم و پیشرفت داشتم کنارش نوشته بودم ...یادش بخیر گفته بودم سن 30 سالگی به همه اینها می رسم ...مثلا 6 تا هدف ؛

1- میزان علم و مدارج علمی

2- موفقیت در تشکیل خانواده و زندگی

3-سطح معنویات و عمل به آن

4-سطح زبان های دیگر دنیا

5-سطح سلامت جسمانی

6- سطح کاری

همه اینا رو هم جزئیات ش رو مشخص کرده بودم ...یادش بخیر به جز 2 مورد اونم نصفه و نیمه به هیچ کدوم نرسیدم ...خخخخخخخ....جالبه اینقد غرق در مسائل روزمره و جاری شدم که یادم رفت اهدافی دارم . امیدوارم شما اینطور نباشین .اصلا فکر نمیکردم زمانی ، زمانش فرا برسد و روز حساب و کتاب باشد ...زمان تنها ثروت گرانبهایی هست که نمی تونی نگه داری فقط می تونی ازش استفاده کنی همین ...جوان 23 ساله الان 32 ساله هست ...شمایی که داری می خونی اگه سنِت کمه مطمئن باش می رسی .

  • wind soil
  • ۰
  • ۰

از کجا امدیم و به کجا می رویم ...

زمانی تمدن ما ، تمدن غالب بود و حالا جوانان و مردم ما به کجاها که برای رسیدن به خوشبختی نمی روند و اروپا و آمریکا آرمان شهری برای دنیا تبدیل شده و زندگی و خوشبختی در این کشورها قابل دریافت هست .

#یاد فیلم Elysium  افتادم که درآینده دور در امریکا و بیشتر کشورها اونایی که پولدارن تووو آسمون کره زمین سرزمین آرمان شهری درست کرده اند و تمام امکانات رفاهی و پزشکی در اختیار آنهاست و زمین رو تبدیل به گورستان تکنولوژی کرده اند و منابع ان را غارت کرده اند و زمین جای مناسبی برای زندگی از لحاظ زیست محیطی نیست و کسایی که می خوان به
Elysium  برسند باید قاچاقی با فضاپیماهای بدون ایمنی و جعل هویت اونجا برسن و اگه زنده موندن و اونجا رسیدن تازه دستگیر میشن و برگردونده میشن و این قضیه چقد در دنیای واقعی آشنا هست .




مدت زمان: 1 دقیقه 24 ثانیه

  • wind soil
  • ۰
  • ۰

قدرت غریزه جنسی

زیاده خواهی در نفس و ذات موجودات زنده هست . چرا خداوند متعال اندازه ای برای آن تعیین نکرده ؟ در کره زمین هیچ چیز به اندازه غریزه جنسی موجودات کره زمین را به زیستن در کره زمین ترغیب نکرده و هر مجود زنده ای حتی از دیگر کُرات کافی هست تا مواد مغذی در زمین را بچشد آنوقت قدرت غریزه جنسی را حس میکند ، قدرتی که ارام و قرار را از تو میگیرد و فکر کردن را مختل می کند ؛ تمام وجودت را تب می گیرد و دیگر قادر به انجام هیچ کاری نیستی چشمانت بسته می شود ، قلبت تند تند می زند و فرمان ذهن و وجودِ هر موجود زنده ای را در دست می گیرد .

سردر اوردن از اینکه خالق چرا چنین قدرتی به چنین غریزه ای داده می تواند تمام مشکلات و سوالات اساسی انسان ها را در باب زندگی بدهد . غریزه ای که در حیوان وانسان مشترک هست و سیستم های عصبی که باید تحریک بشوند جل الخالق ....شاید روزی برسد که انسان ها بیشتر به خود مسلط شوند و منابع وانرژی خود را صرف اهداف عالیتری کنند نه اینکه برای 10 دقیقه لذت آنی تمام انرژی خود را صرف آن کنند ، و اگر چنین هست بیشتر ما برده غرایز جنسی هستیم . اگر بشر می فهمید و درک میکرد که چطور یک انسان اینهمه به غرایز جنسی اهمیت می دهد می توانستیم زندگی خیلی بهتری داشته باشیم ...خوب هست بدانیم :

" تحقیقات علمی نشان داده در هـر بار انـزال مـردها چیـزی در حـدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میـلیون اسپرم به همراه مقادیر زیادی انرژی از دست می دهند. واقعاً چه می شد اگر انسانها می دانستند که چگونه می توانند این انرژی را به جای خارج کردن از بدن، در بدن خود ذخیره نمایند؟!" http://ma-delvapasim.ir

اگه حساب کنیم که از حدود 7 میلیارد نفر روی کره زمین 1 میلیار نفر انزال کنند هر نفر در حدود 2 الی 6 میلی لیتر که میانگین 4 میگیریم در اینصورت 4 میلیار میلی لیتر یا به عبارتی تقسیم بر 1000 کنیم می شود چیزی حدود 4 میلیون لیتر انرژی واقعی که بیشتر هدر می رود ..یه جایی خوندم الان متن دقیق شو اینجا میارم :

" فردی که استمناء انجام می دهد مواد مهم بدنش را از دست می دهد زیرا در طب ثابت گردیده هر یک قطره منی ، مساوی و معادل است با ۴۰ قطره خون و هر قطره خون مساوی و معادل است با ۴۰ لقمه غذای مقوی اگر این اعداد را در هم ضرب کنیم به این نتیجه می رسیم که شخص باید ۱۶۰۰ لقمه غذای مقوی مصرف نماید تا بتواند یک قطره منی که از این راه خارج شده را جبران نماید و این امر می طلبد که از خانواده ثروتمندی بوده و هزینه خرید این غذاهای مقوی را داشته باشد و بدنش هم سالم بوده و هم زمان بتواند این همه غذا را بدون دفع ، جذب نماید که این امر محال است ."

منبع: http://ma-delvapasim.ir


چرا ما انسان ها به مرحله ای نرسیدیم که نمی توانیم از خودمان درست مراقبت و نگه داری و استفاده کنیم؟



  • wind soil
  • ۰
  • ۰

پیرمردی بعد از دوره کوتاه


عمر چقدر کوتاه هست 30 سال بعد آنهایی که 30 ساله هستن تبدیل به پیرمردهای دوست داشتنی می شوند 60 ساله خواهند شد و 40 سال بعد شاید اثری از ما نباشد و تنها باد هست که گرد و خاک مان را در زمین جابجا میکند 40 سال بعد پدر و مادری نیست که ناز فرزندش را بکِشد و بر بالین فرزند گریه کند ، تنها می شویم و زندگی را بدرود می گوییم ؛ دستم به نوشتن نمی آیند وقتی از مرگ حرف میزنم و تصور اینکه پدرو مادر کنار آدم نباشند . به نظر شما 40 سال چقدر فاصله دارد از ما ؟ به نظرم که به اندازه یک پیاده روی کوتاه . تا کی باید زمان را تحمل کنیم و با آن زندگی مان را بسنجیم ؟ شاید روزی برسد که عمر زمان تمام شود و کسی از زمان حرف نزند شاید روزی نسل های آینده ما به گذشته نگاه کنند و زندگی گذشتگان بر مبنای زمان را به سُخره بگیرند و مَحبوس شدن ما در زمان را نوعی دیوانگی بدانند و بخندند شاید! هر چی که هست آن موقع نیستم .

  • wind soil
  • ۰
  • ۰

برتری نطقه ای از دایره بر نقطه دیگر

انسان ها همواره در حال جنگ وتعامل بر یکدیگر برای غلبه و یا فتح سرزمینی بودند، آنها با یکدیگر جنگ میکنند که شاید نوعی تنازع بقا(حرف قلمبه ای بود ، همان زنده ماندن و دوام نسل) به حساب میآید . کره زمین گِرد هست و هیچ نقطه کره زمین نمی تواند ادعا کند که مکان من برتر از نقطه مقابل یا پشتی هست و هر نقطه از جای گرد شرایط یکسانی دارند ولی به مدد انسان های درون آن هست که آن نقطه ، سرزمین یا هر چیز دیگری برتریت پیدا میکند . کره زمین عادل هست و تک تک نقاط آن مستعد زندگی خوب و ارامبخش هست ولی چرا همه نقاط زمین در شرایط کنونی اینطور نیست ؟ اگر تمامی منابع کره زمین با عدالت تقسیم شود لازم نیست بشریت به جان هم بیافتن . تا کی بشر برای اهداف فردی می خواهد تکامل واقعی بشریت رو به عقب بیاندازند و چرا الان تفکرات شخصی جایگزین تصمیمات جمعی شده است؟ ملت ها را عده ای به خاطر افکار شخصی با هم درگیر جنگ و نزاع میکنند و مردم فلک زده فکر میکنند این سرنوشت را خداوند برای آنها انتخاب کرده است ."انّ الله لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم" کتاب از ابى عمر و مدائنى از امام صادق (علیه السّلام ) روایت کرده که فرمود: پدرم همواره مى فرمود: خداوند قضاى حتمى رانده که از هیچ بنده اى نعمتى را که به او ارزانى داشته از او سلب نکند، مگر آنکه خود بنده کارى کند که مستوجب سلب نعمت شود، در آن صورت آن نعمت رابخاطر آن گناه سلب مى کند، و این همانست که در قرآن کریم فرموده : (ان اللّه لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم ).

اگر همیشه یاس و نامیدی بر ملتی چیره گردد مردم از زندگی کردن خسته می شوند و بشریت دچار زوال و نامیدی مطلق می شود ..

  • wind soil